آیه گرافی

هم نشینی آیات و تصاویر...

آیه گرافی

هم نشینی آیات و تصاویر...

آیه گرافی

به آیه گرافی خوش آمدید.

نکته!

آیات قرآن جامعیت وصف ناپذیــری دارند و
در هـر زمــــان شامل مصـــادیق مختلـــف
می شــود قـــابــل ذکــر اســـت کــه هـر
تصویر دراین وبلاگ صرفا اشـاره به دلالــت
کامــــل آیــه نیســـت بلـــکه مصـداقی از
مصادیق است.
در ضمــــــن استفــــــاده از تصــــــاویر در
فضای مجـــازی با ذکـــر منبـــع مــــوجب
خوشحالی ماست.

طبقه بندی موضوعی

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «والپیپیر قرآنی» ثبت شده است

همه ما این جملات را شنیده ایم

وقتی همه دزدی می کنند چرا من نکنم؟

در جایی که همه گرگند باید گرگ شوی

خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو


آیا این استدلال که چون همه به یک سمت میروند من هم باید پیرو اکثریت باشم،استدلال درستی است؟

اجازه بدهید به قرآن رجوع کنیم تا جواب سوالمان را پیدا کنیم


آیه در تصویر در مکه نازل شد و در آن زمان مسلمانان شدیدا در اقلیت بودند، گاهى اقلیت آنها و اکثریت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممکن بود این توهم را براى بعضى ایجاد کند که اگر آئین آنها باطل و بى اساس است چرا اینهمه پیرو دارند و اگر ما بر حقیم چرا اینقدر کم هستیم؟!


در این آیه براى دفع این توهم که به دنبال ذکر حقانیت قرآن در آیات قبل ممکن است پیدا شود، پیامبر خود را مخاطب ساخته، مى‏گوید:" اگر از اکثر مردمى که در روى زمین هستند پیروى کنى ترا از راه حق گمراه و منحرف خواهند ساخت


وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ


در جمله بعد دلیل این موضوع را بیان مى‏کند و مى‏گوید: علت آن این است که آنها بر اساس منطق و فکر صحیح کار نمى‏کنند، راهنماى آنها یک مشت گمانهاى آلوده به هوى و هوس و یک مشت دروغ و فریب و تخمین است


إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ


از آنجا که مفهوم آیه قبل این است که اکثریت به تنهایى نمى‏تواند راه حق را نشان دهد نتیجه آن، این مى‏شود، که راه حق را تنها باید از خداوند گرفت هر چند طرفداران راه حق در اقلیت بوده باشند


لذا در آیه دوم دلیل این موضوع را روشن مى‏سازد که

پروردگارت که از همه چیز با خبر و آگاه است و در علم بى‏پایان او کمترین اشتباه راه ندارد، بهتر مى‏داند راه ضلالت و هدایت کدام است و گمراهان و هدایت یافتگان را بهتر مى‏شناسد

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ یَضِلُّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ


  • سید هادی موسوی

مسلم است منظور از ذکر خدا تنها یادآورى به زبان نیست، که زبان بیان کننده ی قلب است، هدف این است با تمام قلب و جان به ذات پاک خدا توجه داشته باشید، همان توجهى که انسان را از گناه باز مى‏دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مى‏کند.

به همین دلیل در احادیث متعددى از پیشوایان اسلام نقل شده است که منظور از ذکر خدا یادآورى عملى است، در حدیثى از پیامبر ص مى‏خوانیم که به على ع وصیت فرمود و از جمله وصایایش این بود

سه کار است که این امت توانایى انجام آن را (بطور کامل) ندارند

مواسات و برابرى با برادر دینى در مال

اداى حق مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و دیگران

خدا را در هر حال یاد کردن

منظور سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر نیست، بلکه منظور این است هنگامى که کار حرامى در مقابل او قرار مى‏گیرد از خدا بترسد و آن را ترک گوید"

ولى به هر حال چه جالب است که خداوند با آن عظمت، ذکر بندگان را در کنار ذکر خود قرار مى‏دهد، بندگان در آن عالم محدود و کوچکشان و خداوند بزرگ در آن عالم نامحدود و بى انتها با آن همه رحمتها و برکات!

  • سید هادی موسوی

🔹در کاربردهای قرآن ، #اسراف اختصاص به امری خاص مانند امور اقتصادی ندارد


🔹بلکه به معنای هرگونه خروج از اعتدال و میانه‌روی به کار رفته است


🔹اسراف در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی به این معناست که شخص صفاتی را در خود پدید آورد که وی را از حالت اعتدال و میانه‌روی بیرون برد. برخی از صفات مانند تکبر و بخل و مانند آن را می‌توان از مصادیق بارز اسراف در حوزه اخلاق معرفی کرد


اسراف اخلاقی


🔹اسراف اخلاقی به معنای گرایش به مادیات و قطع علاقه از خداوند است. آیات قرآن بسیاری از صفات انسانی را که موجب می‌شود او به گناه دست زند، به عنوان امری اسرافی مورد بررسی و تحلیل قرار داده و از آن بازداشته است


🔹اسراف در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی به این معناست که شخص صفاتی را در خود پدید آورد که وی را از حالت اعتدال و میانه‌روی بیرون برد. برخی از صفات مانند تکبر و بخل و مانند آن را می‌توان از مصادیق بارز اسراف در حوزه اخلاق معرفی کرد



🔹از آن جایی که آثار اجتماعی اسراف در حوزه هنجاری بسیار زیاد و تاثیرگذار است، خداوند از مومنان می‌خواهد که همواره اعتدال و میانه‌روی در امور را سرلوحه خویش قرار دهند و با اسراف خویش موجبات تباهی و فساد در جامعه و زمین را فراهم نیاورند

 📝شعراء، آیه 152


🔹بی گمان اسراف در همه حوزه‌ها آثار زیانباری به جای خواهد گذاشت که از جمله آنها می‌توان به دوری از محبت خدا

📝(اعراف آیه، 31 و انعام، آیه141)


 🔹و نیز سستی و ضعف در رسیدن به موفقیت در حوزه‌های مختلف زندگی اشاره کرد

📝(آل عمران، آیه 147)



  • سید هادی موسوی

کلبه سوخته ی ما!

به خدا اعتماد کنیم!

تنها بازمانده ی یک کشتی شکسته به جزیره ی کوچک خالی از سکنه ای افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد. اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذراند کسی نمی آمد

سر انجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و دارا یی های اندکش را در آن نگه دارد

اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود’ به هنگام برگشتن دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به سوی آسمان میرود. متاَسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود

از شدت خشم و اندوه در جا خشکش زد.فریاد زد: “خدایا تو چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟

صبح روز بعد با بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته ‘ از نجات دهندگانش پرسید: “شما ها از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟

آنها جواب دادند: ”‌ ما متوجه علایمی که با دود می دادی شدیم.”
وقتی اوضاع خراب می شود نا امید شدن آسان است. ولی ما نباید دلمان را ببازیم چون حتی در میان درد و رنج دست خدا در کار زندگی مان است
پس به یاد داشته باش : دفعه ی دیگر اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد ممکن است دود های برخاسته از آن علایمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمکمی خواند

غرض اینکه به کار خود بیندیشیم که کجای کار ایراد دارد، اگر گیری در کار وجود دارد با توکل به خدا بر طرف کنیم و مقیاس کار را قرآن و فرمایشات اهل‌بیت «علیهم‌السلام» قرار دهیم که کارگشاست


قطعا نارسایی‌هایی در زندگی همه وجود دارد، این نارسایی‌ها علت‌های مختلفی دارند؛ بعضی وقت‌ها برای این است که ما راه را اشتباه می‌رویم!

توکّل 
و تکیه کردن به خدا و دعا کردن اصل قضیه است و مقدم بر هر چیزی است، اما برای رسیدن به موفقیت باید تلاش کرد باید دل قوی داشت به تکیه گاه محکمی چون خدا که هیچ چیز در این عالم نیست که یارای تقابل با او را داشته باشد .

معنای توکل این است که انسان یقین کند، سود و زیان و بخشش و حرمان، به دست مردم نیست و باید از آنها ناامید بود و اگر بنده ای به این مرتبه از معرفت و شناخت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد، و به کسی جز او امیدوار نباشد و از غیر او نترسد و غیر از خدا، چشم طمع به کسی نداشته باشد، این همان توکل بر خداست

 

  • سید هادی موسوی

شاید این دیالوگ بارها در ذهن شما هم اتفاق افتاده باشد:

«- نه ، گناهه ، من انجام نمی دهم!

- کی گفته گناهه ... تو قصدت این نیست ... اصلا این حرفا چیه ؟ ... توبه می کنی ! ... خدا بخشنده است ...

- نه چند بار ... دیگر روی بخشش خواستن ندارم

- قول  میدهم این بار آخر باشه !! بعدش توبه کن و آدم خوبی بشو !!

این از محالات است! و از کجا معلوم که این گناه مرز بین سعید و شقی بودن شما نباشد؟ و یا این عمل آخرین عمل شما نباشد؟

البته سند روایی هم دارد:

عمر بن سعد، شبی را از ابن زیاد مهلت گرفت تا فکر کند و آخر به این نتیجه رسید که این گناه (قتل اباعبدالله علیه السلام) را انجام می دهد و به حکومت ری می رسد و بعد توبه می کند!!

به بیان دیگر با خود گفت این آخرین گناه تو خواهد بود و بعد توبه می کنی و ...!

اما آیا موفق شد؟!

اگر همین الان تصمیم گرفتید که یه خلوتی با خدا داشته باشید و از گذشته تان توبه کنید، این مطالب را از دست ندهید.

 

برای توبه کردن مراحل خاصی لازم است؟

توبه همان پشیمانی واقعی از گناه و تصمیم برای  ترک گناه است  و تکرار نکند و اینکه پشیمانی قلبی مان را چطور به خدا نشان بدهیم. هر کس بیانی دارد، یکی می گوید خدایا ببخش. یکی می گوید خدا پشیمانم و ذکر استغفرالله را بکار می‌برد.

انسان وقتی از گناهان گذشته پشیمان می شود و تصمیم می گیرد که، دیگر تکرار نکند ؛ البته حق الناس را ادا می کند و حق الله را هم ادا می کند،  سعی می کند گناهان قبلی را با عبادت و رفتارهای خوب جبران کند و این یک توبه و توبه نصوح می شود که به تعبیر قرآن: یا ایهاالذین امنوا توبوا الی الله. ای کسانی که ایمان آورده اید توبه نصوح داشته باشید.

برای توبه نیامدند، آداب و قوانینی و مراحلی را مطرح کنند که بهانه، دست گناهکاران بیفتد و توبه را عقب بیندازند.

یک توصیه هایی برای بهتر شدن توبه، از اولیاء الله داریم ولی جزء قوانین توبه نیست تا اینکه توبه تأخیر نیفتد. چرا که عمر ما معلوم نیست. لذا هر لحظه ای، هر زمانی و هر موقعیتی می توانید توبه کنید.

استغفار را جدی بگیریم. وقتی انسان به فکر گناه می افتد باید استغفار کند. روایت داریم: خودتان را با استغفار معظر کنید تا بوی نامطبوع گناه شما را مفتضح نکند. از استغفار غافل نشوید

مهم این است که برسد به بن بست و بفهمد خدا دوستش ندارد و برگردد. حالا می خواهد توی ماشین باشد، در کلاس و یا خانه باشد، فرقی نمی کند. یک لحظه است. برای اینکه به تاخیر نیفتد، نیامدند پیچیده اش بکنند و دست و پا گیر بشود.

البته لحظه ای که توبه میکند و پشیمان میشود، اشک و آه و تضرع هم داشته باشد این خیلی بهتر است و هر چه این آه و ناله، سوزناک تر و داغ تر باشد، انقلاب درونی تر است.


چه کنم که در توبه کردنم ثابت قدم باشم و به سراغ گناهان قبلی نروم؟

از استرس های زمان گناه یاد کنیم. گناه استرس می آورد. انسان وقتی گناه می کند منتظر بلاست. یکی از علل نزول بلا گناه است. انسان وقتی توبه می کند آرامش پیدا می کند. مواظب القائات شیطان باشیم که در شما یاس ایجاد نکند. سعی کنیم که بیکار نباشیم و با فکر گناه مقابله کنیم.

حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: کسی که زیاد فکر می کند به سمت گناه کشیده می شود. حضرت عیسی فرمود: موسی شما را از گناه نهی کرد من شما را از فکر گناه نهی می کنم.

 

زمینه های گناه را از بین ببرید

اگر با دوستانی گناه می کردیم دیگر با آنها ارتباط نداشته باشیم و باید ابزار گناه را از بین ببریم. اگر اینترنت و کامپیوتر یا موبایل ابزار گناه ما بوده است آنها را فراموش کنیم. در زمان مشخصی کار مشخصی بکنیم که این اراده ی ما راقوی می کند.

ارتباط خودمان را با خدا قویتر کنیم کتاب هایی در مورد معاد مطالعه کنیم به یادمرگ باشیم و جبران کنیم. در دعا داریم: آه از کمی توشه و طولانی بودن راه.

استغفار را جدی بگیریم. وقتی انسان به فکر گناه می افتد باید استغفار کند.


کانال تلگرام آیه گرافی



  • سید هادی موسوی