آیه گرافی

هم نشینی آیات و تصاویر...

آیه گرافی

هم نشینی آیات و تصاویر...

آیه گرافی

به آیه گرافی خوش آمدید.

نکته!

آیات قرآن جامعیت وصف ناپذیــری دارند و
در هـر زمــــان شامل مصـــادیق مختلـــف
می شــود قـــابــل ذکــر اســـت کــه هـر
تصویر دراین وبلاگ صرفا اشـاره به دلالــت
کامــــل آیــه نیســـت بلـــکه مصـداقی از
مصادیق است.
در ضمــــــن استفــــــاده از تصــــــاویر در
فضای مجـــازی با ذکـــر منبـــع مــــوجب
خوشحالی ماست.

طبقه بندی موضوعی

۱۴۴ مطلب با موضوع «آیه گرافی» ثبت شده است

خداوند در سوره آل عمران می ‏فرماید: فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ

 ای پیغمبر! همین که عزم کردی و تصمیم‏ گرفتی، به خدا اعتماد کن و کار خود را دنبال کن

قرآن نشستن و دست روی دست گذاشتن را نهی می کند و می‏ فرماید کار خود را بکن و به خدا توکل کن. همان اندازه که به هنگام مشورت باید، نرمش و انعطاف به خرج داد، در زمان اتخاذ تصمیم نهایى باید قاطع بود. بنابر این پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هر گونه تردید و دو دلى و آرای پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت و سپس عمل کرد و هیمنطور فراموش نکنیم که توکل اصلی‌ترین ستون زندگیست

توکل یعنی اینکه اعتقاد پیدا کنیم بندگان خدا هیچ اثری در زندگی ما ندارند!

 

فیض کاشانی در کتاب محجه البیضاء، برای صفت «توکل» سه درجه  بیان می‌کند:

اول اینکه حال او در حق خدا و اعتماد به او مثل حال کسی است که خدا وکیل او باشد و این ضعیف‌ترین درجات توکل است و یعنی ممکن است کسی وکیل بگیرد تا کارهایش را انجام دهد ولی اعتماد کاملی نداشته باشد و بعضا خودش در کارها ورود پیدا کند

دوم اینکه حال او با خدا مثل حال طفل باشد با مادر خود؛ زیرا او جز مادر نمی‌شناسد و به سوی غیر او اعتماد ندارد. چون او را ببینید در هر حال به دامن او می‌آویزد و اگر حاضر نباشد چون مشکلی برایش پیش بیاید اول چیزی که بر زبان می‌آورد، «ای مادر» است، امام این کامل ترین درجه نیست چون ممکن است مادر صلاح کودک را در نخوردن فلان غذا بداند ولی کودک لج کند و بخورد.

سوم اینکه  آدمی در نزد خدا مانند میت در نزد غسّال باشد؛ یعنی خود را در پیش قدرت حقّ، میت ببیند و جمیع حرکات و سکنات خود را از قدرت ازلیه بداند و این بالاترین درجات است

یعنی بعد از تصمیم و شروع و انجام به وظیفه خود توکل به خدایش بدین صورت باشد که گویی میتی است در نزد غسال و هیچ اراده ای ندارد، یعنی در دل خود می‌گوییم خدایا هرچه صلاحمان است تو آن را برایمان رقم بزن

از همین قسم است توکل حضرت ابراهیم خلیل الرحمن وقتی که او را در منجنیق در آتش قرار دادند و حضرت روح الامین به او گفت: آیا حاجتی داری؟ گفت: « علم خدا به حال من، کفایت سؤال مرا می‌کند»



  • سید هادی موسوی

اگر امید وفادار بودن افراد نباشد، هیچ مجردی به خانه بخت نمی رود، هیچ کاسبی جنس امانت نمی دهد، هیچ ضامنی تقاضای ضمانت بانک را تأیید نمی کند و...

آدم های باوفا در دل همه جا دارند و کسی نیست که حسرت دوستی با آنها را نداشته باشد.

موانع شخصی بی وفایی تان را کشف کنید

اگر مصمم هستید تا درجه باوفایی تان را رشد دهید، موانع شخصی بی وفایی تان را کشف کنید، بی نظمی، تداخل زیاد کارها و وعده هایی که می دهید، عدم خودشناسی دقیق، اطلاعات کم تان از نیازهای دیگران، عدم شناخت وظایفتان، توان جسمی کم و... زمینه بی وفایی شما میتواند باشد.

چطور دیگران را نسبت به خودتان وفادار کنید

رابطه داد وستدی ممنوع

قدم اول رابطه ها را دادوستدی برندارید؛ مثلا اینکه تو خوبی نکردی، من هم تلافی کردم. تو برام تب کن تا من برات بمیرم و... . این نوع روش ها به مرور طرف مقابل را عادت می دهد که فقط تا زمانی که شما خوب هستید او هم پای شما بماند.

قدردانی کنید

قدرشناس باشید تا روحیه وفاداری بتواند جان بگیرد. فردی که احساس کند تلاش هایش به جایی نمی رسد، مدتی بعد، از ادامه راه خسته می شود. قدردانی شما از دوستان و اطرافیان وفادارتان می تواند روحیه آنها را به حفظ این اخلاق تشویق کند.

 

 

  • سید هادی موسوی


اگر کسی در تمام عمر هیچ وقت بیمار نمی شد, ارزش تندرستی را نمی فهمید. وقتی که بعد از یک دوره تب داغ و سوزان و سردرد شدید و بی خوابی جان کاه, بهبودی باز می گردد, چنان طعم تندرستی در ذائقه جان انسان شیرین می شود که هر زمان به یاد آن دوره درد و رنج می افتد, می داند سلامتی و تندرستی چه گوهر پر ارزشی است.


اگر آرامش زندگی هرگز دستخوش طوفان ها نمی شد, اصلاً آرامش مفهومی نداشت و ارزشی نمی یافت. اصولاً زندگی یک نواخت ـ حتی مرفه ترین زندگی ها ـ خسته کننده, بی روح و مرگ بار است. بسیارند کسانی که با وجود یک زندگی مرفه و خالی از هرگونه ناآرامی و ناراحتی, آن چنان به ستوه آمده اند که دست به خودکشی زده اند, یا دائماً از زندگی خود شِکوه داشته اند.


مواجهه با شداید, مربی و مکمل و صیقل ده و جلابخش و کیمیا اثر است. دانشمندان گفته اند: بزرگ ترین دشمنی هایی که درباره اطفال و کودکان می شود, همان است که پدران و مادران ناآگاه از اصول تربیتی به عنوان محبت و مهربانی برای فرزندانشان انجام می دهند; یعنی نوازش های بی حساب, مانع شدن از برخورد با سختی, نازپرورده کردن آن ها و این ها است که طفل را بیچاره و ناتوان بار می آورد.


ژان ژاک روسو در کتاب امیل می گوید: (اگر جسم, زیاد در آسایش باشد, روح فاسد می شود. کسی که درد و رنج را نشناسد, نه لذت شفقت را می شناسد و نه طراوت ترحم را, چنین کسی قلبش از هیچ چیز متأثر نخواهد شد و بدین سبب قابل معاشرت نبوده, مانند دیوی خواهد بود در میان آدمیان.)




  • سید هادی موسوی

برخلاف ظاهر و تصور برخی که میهمانی دادن و احسان و نیکی به دیگران را عین ضرر و زیان می دانند، این گونه اعمال، همان سود خالص و چند برابر است

 

 به عنوان نمونه اگر شما خویشان و بستگان خود را پذیرا شوید، و از آنان بخواهید تا به خانه شما بیایند، افزون بر این که صله رحم کرده و دیگران را شاد کرده و موجب همدلی و افزایش محبت خانوادگی شده اید

 

همچنین به خودتان لطف کرده اید؛ زیرا با این کار به سعه صدر و شرح آن دست می یابید، هم عمرتان را با این کار دراز کردید، هم بلا و بدبختی را از خانه و خانواده خودتان دور نمودید و هم شخصیت خود را اصلاح و به کمال رساندید و هم مظهریت خلافت الهی و ربوبیت او را به نمایش گذاشتید و گامی بلند برای تعالی و متأله (ربانی) شدن خود برداشتید

خداوند درباره احسان می فرماید: من جاء بالحسنه فله عشر امثالها؛ هرکسی عمل نیکی آورد پس برای او ده برابرش است. انعام، آیه صد و شصت

 

یا درجایی دیگر می فرماید: کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هرکس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر می کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسعت دهنده و (به همه چیز) داناست. بقره، آیه دویست و شصت و پنج

 

بنابراین، احسان و نیکی به دیگران، همان احسان به خود است و پیش از این که دیگران از آن بهره مند شوند این شما هستید که از آن بهره می برید.


دانلود صوت مربوط




  • سید هادی موسوی

چگونگی استفاده از وقت


چگونگی استفاده بهینه از وقت به این است که انسان با برنامه ریزی صحیح، کارهای مثبت خود را بین ساعات شبانه روز تقسیم کند، و هر ساعت یا هر چند ساعت را برای انجام کاری قرار داده، و به این برنامه و نظم ادامه دهد، به گونه ای که اگر روزی در نظم و برنامه اش خللی وارد شد احساس چالش و کمبود نموده و به جبران آن بپردازد
 
مثلاً در امور معنوی و خودسازی، چنان که علمای اخلاق گفته اند وقتی که صبح فرا رسید تا شب هنگام خواب پنج مرحله را با ترتیب بپیماید که عبارتند از
مشارطه
 
مراقبه
 
محاسبه
 
معاتبه
مکافئه
 
یعنی در مرحله نخست (مشارطه) با خدا و خود شرط و عهد کند که گناه نکند و دچار لغزش نگردد
در مرحله دوم (مراقبه) ، مراقب و متوجه باشد که به عهد خود وفا نماید، و با مراقبت و نگهبانی جدّی به ترک گناه ادامه دهد، و با اراده نیرومند از ورود گناه بر زندگیش جلوگیری نماید
در مرحله سوم(محاسبه)  در پایان کار، خود را محاسبه کند، و اعمال و گفتارش راحساب رسی نماید، و با کنترل دقیق ریز و درشت کارهای خود را تجزیه و تحلیل نماید
در مرحله چهارم(معاتبه) هرگاه دریافت که در حساب رسی خود دچار گناه و لغزشی شده است توبه کند، و با سرزنش خود، نفس سرکش خویش را رام کند
 
در مرحله پنجم(مکافئه) توجه داشته باشد که گناه موجب چالش شده، با انجام کارهای نیک آن را جبران نماید، و خلأ به وجود آمده را پُر کند.




 

  • سید هادی موسوی