سوره بقره آیه مبارکه ی 286
اگر کسی در تمام عمر هیچ وقت بیمار نمی شد, ارزش تندرستی را نمی فهمید. وقتی که بعد از یک دوره تب داغ و سوزان و سردرد شدید و بی خوابی جان کاه, بهبودی باز می گردد, چنان طعم تندرستی در ذائقه جان انسان شیرین می شود که هر زمان به یاد آن دوره درد و رنج می افتد, می داند سلامتی و تندرستی چه گوهر پر ارزشی است.
اگر آرامش زندگی هرگز دستخوش طوفان ها نمی شد, اصلاً آرامش مفهومی نداشت و ارزشی نمی یافت. اصولاً زندگی یک نواخت ـ حتی مرفه ترین زندگی ها ـ خسته کننده, بی روح و مرگ بار است. بسیارند کسانی که با وجود یک زندگی مرفه و خالی از هرگونه ناآرامی و ناراحتی, آن چنان به ستوه آمده اند که دست به خودکشی زده اند, یا دائماً از زندگی خود شِکوه داشته اند.
مواجهه با شداید, مربی و مکمل و صیقل ده و جلابخش و کیمیا اثر است. دانشمندان گفته اند: بزرگ ترین دشمنی هایی که درباره اطفال و کودکان می شود, همان است که پدران و مادران ناآگاه از اصول تربیتی به عنوان محبت و مهربانی برای فرزندانشان انجام می دهند; یعنی نوازش های بی حساب, مانع شدن از برخورد با سختی, نازپرورده کردن آن ها و این ها است که طفل را بیچاره و ناتوان بار می آورد.
ژان ژاک روسو در کتاب امیل می گوید: (اگر جسم, زیاد در آسایش باشد, روح فاسد می شود. کسی که درد و رنج را نشناسد, نه لذت شفقت را می شناسد و نه طراوت ترحم را, چنین کسی قلبش از هیچ چیز متأثر نخواهد شد و بدین سبب قابل معاشرت نبوده, مانند دیوی خواهد بود در میان آدمیان.)