آیه گرافی

هم نشینی آیات و تصاویر...

آیه گرافی

هم نشینی آیات و تصاویر...

آیه گرافی

به آیه گرافی خوش آمدید.

نکته!

آیات قرآن جامعیت وصف ناپذیــری دارند و
در هـر زمــــان شامل مصـــادیق مختلـــف
می شــود قـــابــل ذکــر اســـت کــه هـر
تصویر دراین وبلاگ صرفا اشـاره به دلالــت
کامــــل آیــه نیســـت بلـــکه مصـداقی از
مصادیق است.
در ضمــــــن استفــــــاده از تصــــــاویر در
فضای مجـــازی با ذکـــر منبـــع مــــوجب
خوشحالی ماست.

طبقه بندی موضوعی

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید هادی موسوی» ثبت شده است

معنای غیبت

پیامبر پرسیدند: آیا مى‏دانید غیبت چیست؟ پاسخ دادند: خدا و رسولش داناترند. فرمودند: یاد کردن برادرت (در نزد کسی یا کسانی) نسبت به چیزی که اگر بفهمد ناراحت می‌شود

پرسیده شد: حتى اگر آن چه مى‏گویم در برادرم باشد باز هم غیبت است؟ فرمودند: اگر آن چه مى‏گویى در او باشد غیبتش را کرده‏اى و اگر در او نباشد بهتان زده‏اى

نکته مهمی که در باب غییت مطرح است اینکه کسانى که شنونده غیبت هستند همواره این احتمال را مى‏دهند که غیبت کننده در غیاب آنان نیز از عیوبشان سخن گوید. در نتیجه رابطه آنان با غیبت کننده تضعیف مى‏شود. در صورتى که غیبت زیاد صورت گیرد محیط اجتماع امنیت خود را از دست مى‏دهد و آبروى انسان‏ها در خطر مى‏افتد


  • سید هادی موسوی


تفسیر نور

‏متن آیه٦ سوره انشقاق
‏ یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلَاقِیهِ ‏


‏توضیحات : ‏


‏« کَادِحٌ » : تلاشگرِ رنجبر . « کَدْحاً » : جدّ و جهد در کار همراه با رنج و تعب ، به گونه‌ای که در جسم و جان اثر بگذارد . « إِلی رَبِّکَ » : این آیه ، بیانگر ذاتِ جویا و کوشای انسان و حرکت دائمی این رهرو رنجبر نالان در کاروان جهان گذران به سوی یزدان سبحان است . « فَمُلاقِیهِ » : به پروردگار خود می‌رسی . به نتیجه تلاش و رنج خود می‌رسی . ضمیر ( هِ ) به رَبّ یا کَدْح برمی‌گردد .‏ .
 💠تفسیر المیزان💠

راغب گفته کلمه (کدح ) به معناى تلاش کردن، و خسته شدن است. .پس در این کلمه معنى سیر است. و بعضى گفته اند: کدح تلاش نفس است در انجام کارى تا اینکه آثار تلاش در نفس نمایان گردد. .و بنابر این، در این کلمه معناى سیر هم خوابیده، به دلیل اینکه با کلمه (الى ) متعدى شده، پس معلوم مى شود که در کلمه (کدح ) در هر حال معناى سیر خوابیده


و جمله (فملاقیه ) عطف است بر کلمه (کادح )، و با این عطف بیان کرده که هدف نهایى این سیر و سعى و تلاش، خداى سبحان است، البته بدان جهت که داراى ربوبیت است، یعنى انسان بدان جهت که عبدى است مربوب و مملوک و مدبر، و در حال تلاشش به سوى خداى سبحان است دائما در حال سعى و تلاش و رفتن بسوى خداى تعالى است، بدان جهت که رب و مالک و مدبر امر اوست، چون عبد براى خودش مالک چیزى نیست، نه اراده و نه عمل، پس او باید اراده نکند مگر آنچه که پروردگارش ‍ اراده کرده باشد، و انجام ندهد مگر آنچه را که او دستور داده باشد، پس بنده در اراده و عملش مسؤول خواهد بود


از اینجا معلوم شد

اول

 جمله (انک کادح الى ربک ) خود حجتى است بر معاد، براى اینکه توجه فرمودى ربوبیت خداى تعالى تمام نمى شود مگر با عبودیت بندگان، و عبودیت هم تصور ندارد مگر با بودن مسوولیت، و مسؤولیت هم تمام نمى شود مگر با برگشتن به سوى خدا و حساب اعمال، این نیز تمام نمى شود مگر با بودن جزا.

دوم
معلوم شد منظور از ملاقات پروردگار منتهى شدن به سوى او است، یعنى به جایى که در آن هیچ حکمى نیست جز حکم او، و هیچ مانعى نیست که بتواند از انفاذ حکمش جلوگیرى کند

ثالث


اینکه مخاطب در این آیه انسان است اما نه از هر جهت، بلکه از همین جهت که انسان است، پس مراد از این کلمه جنس انسان است، براى اینکه ربوبیت خداى تعالى عام است و شامل همه چیز و همه انسانها مى شود

کاری از همراهانِ آیه گرافی :

سید محمد موسوی


 

  • سید هادی موسوی
  • سید هادی موسوی
  • سید هادی موسوی


« هُوَ » : مراد قرآن است . « ءَایَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ » : آیات روشن و واضحی است در پیش فرزانگان ، و جای در سینه ایشان دارد . یعنی عالمان حقّجو و حقّگو آن را می‌پذیرند و به حقّانیّت آن ایمان می‌آورند ( نگا : فی ظلال القرآن ) . آیه‌های آشکار و روشنی است و در سینه‌های فرزانگان نگاهداری می‌شود ، و علاوه بر سطور کتابها در صدور انسانها نیز محفوظ و از دستبرد حوادث زمان در امان است . « الظَّالِمُونَ » : کفّار و مشرکین .‏
(برگرفته از تفسیر نور)


تفسیر المیزان علامه طباطبایی: .


این آیه اعراض از مطلبى تقدیرى است که از آیه قبل استفاده مى شد، چون بعد از آنکه تلاوت و نوشتن را با هم از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) نفى کرد، و فرمود تو نه مى خواندى، و نه مى نوشتى، چنین استفاده مى شد که قرآن کتابى نیست که جمع آورى شده و با خطوطى نوشته شده باشد، لذا این سوال پیش مى آمد که پس قرآن چیست ؟ از این سوال تقدیرى و فرضى با کلمه اعراض ‍ (بل ) پاسخ داده و فرموده : (بل هو - بلکه او - قرآن - آیاتى است روشن، در سینه هاى کسانى که بهره اى از علم داده شده اند).


و در جمله (و ما یجحد بآیاتنا الا الظالمون )، مراد از ظلم، بقرینه مقام، ظلم به آیات خدا و تکذیب آنها، و استکبار از پذیرفتن آنها، از روى عناد و تعنت است.


  • سید هادی موسوی